جمهوری اسلامی ایران از همان ماههای نخست انقلاب ۵۷ شستوشوی مغزی کودکان و نوجوانان را آغاز کرد و با ادامه این روند در طول چهار دهه گذشته کوشید به شکلی سازماندهیشده و هدفمند برای همسو کردن دانشآموزان با سیاستها و ایدئولوژی حاکمیت گام بردارد. این اهداف در قالب طرحها و برنامههای مختلفی از جمله راهاندازی بسیج دانشآموزی، تغییر محتوای کتابهای درسی، ورود طلاب به مدارس و گزینش معلمان دنبال شدند.
در حالی که تصور حکومت این بود که دستکم نیمی از برنامهها و سیاستهایش برای «تربیت سربازان تمدن اسلامی» به ثمر نشستهاند، خیزش سراسری ایرانیان که با قتل مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران آغاز شد، بر رویاهای حکومت خط بطلان کشید. پیوستن هزاران دانشآموز به مردم معترض و برگزاری تجمعهای دانشآموزی، پاره کردن تصاویر خامنهای و خمینی از کتابهای درسی، مقنعههای به آسمان پرتابشده دانشآموزان دختر در مدارس و خیابانها و دستگیری شمار زیادی از معترضان زیر ۱۸ سال از این واقعیت پرده برداشت که نوجوانان نهتنها کنار حکومت نیستند که روبروی آن ایستادهاند.
حالا مقامهای دستپاچه و شکستخورده با هدف تسخیر ذهن، روح و فکر کودکان تلاشهای جدیدی را آغاز کردهاند و آنطور که از سخنانشان پیدا است، این تلاشها در قالب گزینش سختگیرانهتر معلمان، تغییر بیشتر کتابهای درسی، افزایش حضور طلاب در مدارس و حتی تغییر کتاب زبانها در آموزشگاههای خصوصی دنبال میشود.
بیشتر کتب آموزشگاههای خصوصی، کتابهای شناختهشدهاند که در دیگر کشورها هم تدریس میشوند و در سطح بینالملل کاربرد دارند اما به گفته احمد محمودزاده، رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی آموزش و پرورش، «کتابهای زبانی که با آداب، رسوم و فرهنگ ما سنخیت ندارند، کنار گذاشته میشوند».
این مقام آموزشوپرورش از یک سو ادعا کرد کتابهای جدید آموزشگاههای زبان سراسر ایران «متناسب با آداب، رسوم و فرهنگ ایرانی» تالیف میشوند و از سوی دیگر گفت که این تغییر محتوا همسو با فرمان علی خامنهای در دستور کار است که از محتوای کتابهای درسی انتقاد کرده بود. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که منظور محمودزاده از «آداب، رسوم و فرهنگ ایرانی» همان ایدئولوژی حاکم بر جمهوری اسلامی است که تحت عنوان فرهنگ و سنت به مردم تحمیل میشود.
رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی آموزش و پرورش در ادامه مصاحبهاش با خبرگزاری ایلنا، گفت که محتوای آموزشی مدارس غیردولتی و صلاحیت عمومی معلمان این مدارس نیز «بازنگری و بررسی» میشود. به گفته او، برای آموزش و پرورش مهم است که معلم بتواند به سوالات اعتقادی دانشآموزان پاسخ دهد و شبهات آنان را حلوفصل کند و با همین رویکرد سازوکار گزینش معلمان در مدارس تغییر میکند.
سخنان رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی حاکی از آن است که آموزش و پرورش به فرمان علی خامنهای قصد دارد با تغییر در محتواهای آموزشی و سختگیری گزینش معلمان برای تسخیر ذهن کودکان گامی بلندتر بردارد.
علی خامنهای اردیبهشت ۱۴۰۱، در جریان دیدار با برخی معلمان نزدیک به حکومت از مقامهای وزارت آموزش و پرورش خواست بین «علم نافع» و «علم غیرنافع» تفکیک قائل شوند. از نظر رهبر جمهوری اسلامی، علم در صورتی نافع است که «سبک زندگی اسلامی» را به کودکان بیاموزد. اندکی پس از این سخنان، یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش خبر داد که سال آینده محتوای ۲۰۰ عنوان کتاب درسی دیگر نیز تغییر میکند.
تغییر کتب درسی تا رسیدن به نقطه مطلوب خامنهای در حالی ادامه دارد که همین حالا نیز مروری اجمالی بر کتابهای درسی آشکار میکند که حکومت ایران برای تضمین بقای خود مدارس رابه شکلی هدفمند به پایگاهی عقیدتی و سیاسی تبدیل کرده است.
تبلیغ اهداف انقلاب اسلامی، ولایتمداری و ترویج خرافات، کودکهمسری، کار زودهنگام، خشونتطلبی، حجاب و قهرمانسازی از وابستگان حکومت، نابودی اسرائیل و دشمنی با غرب محتوای غالب کتابهای درسی مدارس در مقاطع مختلف تحصیلیاند. با این حال چنین به نظر میرسد که این میزان محتوای عقیدتی و ایدئولوژیک هم خامنهای را اقناع نمیکند؛ به خصوص که این روزها با پیوستن دانشآموزان به صف معترضان و مخالفان حکومت، او رویای تشکیل حکومت اسلامی را برباد رفته میبیند و زیردستانش به منظور راضی نگه داشتن او به هر دستاویزی برای تسخیر ذهن دانشآموزان چنگ میزنند.
با شروع خیزش سراسری ایرانیان، حمید نیکزاد، دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش از ضرورت بهروزرسانی برنامه حضور طلاب در مدارس «متناسب با اقتضائات روز و در مسیر تحولات» سخن گفت و خبر داد که طرحی با نام «امین» با هدف حضور طلاب و مبلغان دینی حکومت در مدارس اجرا میشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزشوپرورش بهصراحت گفت که طلاب در مدارس روشهای ارائه محتوا را تغییر میدهند و از تولیدات رسانهای روز برای اثرگذاری بر دانشآموزان استفاده میکنند.
نیکزاد شهریور ۱۴۰۱ هم به خبرگزاری ایرنا گفته بود که ۲۰ هزار طلبه در مدارس سراسر ایران حضور دارند و تلاش برای افزایش تعداد آنان ادامه مییابد.
وزیر آموزش و پرورش نیز روز پنجشنبه ۲۶ آبان، در برنامهای موسوم به «هماندیشی سالانه ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش» برای تحول «باور» دانشآموزان، «دست نیاز» به سوی حوزههای علمیه دراز کرد و گفت: «باید بتوانیم لایه باور دانشآموزان را تغییر دهیم که در نتیجه آن، ارزش و بعد رفتاری آنان تغییر میکند.»
نوری بر «تحکیم» ارتباط آموزش و پرورش با حوزههای علمیه تاکید کرد و افزود: «این قضایای جدید ثابت کرد هرچه هست، در درون کلاس اتفاق افتاده است اما همهچیز پیشتر در خانواده شکل میگیرد.»
از سخنان وزیر آموزش و پرورش چنین برمیآید که جمهوری اسلامی برای تحقق هدف تربیت کودکان منطبق با سیاستهای حاکمیت حتی قصد دارد آنان را به تقابل با خانوادههایشان که مخالف حکومتاند، وارد کند.
آموزش و پرورش در ایران نهادی حاکمیتی است که سیاستهای کلان آن در سال ۱۳۹۰، بر اساس مطالبات علی خامنهای در «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» تبیین شد.
«بهرهگیری از آموزههای دینی، غربستیزی و ولایتمداری» از محورهای اصلی این سند است و مسئولان آموزش و پرورش موظفاند از طریق تغییر در محتوای کتابهای درسی، تحول در دانشآموزان و معلمان و تحول در مدرسه اهداف این سند را محقق کنند.
اهداف و دورنمای این سند نشان میدهد آنچه برای جمهوری اسلامی ایران اولویت دارد، تربیتی نسلی فرمانبردار است.
حکومت ایران در حالی برای تربیت دانشآموزان بر اساس اهداف و سیاستهایش برنامهریزی و اقدام میکند که پیماننامه جهانی حقوق کودک کشورهای عضو را متعهد کرده است از هرگونه بهرهبرداری سیاسی و مذهبی از کودکان خودداری کنند.